امروز جمعه 02 آذر 1403 http://dastanquran.cloob24.com
1


بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به شیخ نخودکی در وصیت خود به فرزندش می گوید: 
اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد، ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش و هباء منثورا خواهد شد. 
فرزندم! بدان که در تمام عمرم تنها یک بار نماز صبحم قضا شد. پسر بچه ای داشتم که شب آن روز فوت شد. سحرگاه در عالم رویا به من گفتند که این مصیبت به علت فوت آن نماز صبح به تو وارد آمد. 
اکنون اگر یک شب، نماز شبی از من فوت شود، صبح آن شب، انتظار بلایی را می کشم که به من نازل شود. 
سپس حاج شیخ حسنعلی می افزاید: 
پسرم! ترا سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آنجا که می توانی غفلت مکن. 
از آقای نظام التولیه سرکشیک آستان قدس رضوی نقل است: 
شبی از شبهای زمستان که هوا خیلی سرد بود و برف می بارید، آخرهای شب دستور دادم که تمام درهای حرم را ببندد. خادمی خبر داد که حاج شیخ حسنعلی در بالای بام در کنار گنبد مشغول نماز است و مدتی است که در حال رکوع می باشد و هر چند بار که مراجعه کردم، در همان حال رکوع بود. گفتم با حاج شیخ کاری نداشته باش، فقط کمی آتش هیزم در اتاق پشت بام بگذار که وقتی نمازش تمام شد، گرم شود. 
آن شب برف سنگینی در مشهد بارید. هنگام سحر که برای بازکردن درهای حرم آمدیم، به آن خادم گفتم برو ببین حاج شیخ در چه حال است. خادم رفت و پس از چند لحظه برگشت و گفت: حاج شیخ هنوز در حال رکوع است و پشتش از برف پوشیده شده. 
معلوم شد که ایشان از اول شب تا سحر در حال رکوع بوده است و سرمای شدید را اصلا احساس نکرده بود. (1)

 

1- نشان از بی نشانها / ص 33 

 بهترین پناهگاه حکایات و داستانهای نماز نویسنده: گردآوری مطالب:رحیم کارگر محمدیاری مترجم: بازنویس نثر:عین الله کاوندی

 

1

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ


ﺩﺭ ﻣﺎﺟﺮﺍﻯ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ)ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ، ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻣﺸﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺭﻭﭘﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﻳﺰﻳﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ)ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻰ ﺷﺪﻳﺪﻯ ﺑﺮ ﺿﺪّ ﺭﻭﺷﻬﺎﻯ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﻳﺰﻳﺪ ﻭ ﻳﺰﻳﺪﻳﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻳﺰﻳﺪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﻨﺸﺎﻧﻰ، ﻭﻟﻰ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﻫﻰ، ﺣﺮﻳﻢ ﭘﻮﺷﺶ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻧﻘﺎﺏ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭﻯ.
ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ:

ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﻜﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻯ، ﺣﺘﻤﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﺩﺭ (ﻗﻴﺎﻣﺖ)ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺑﺒﺮﻧﺪ، ﺑﺎ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﮔﻨﺎﻩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻭ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ (ﺣﺠﺎﺏ)ﺁﻧﻬﺎ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺣﻖ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺰّﺕ ﻣﺎ ﻭ ﺫﻟّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺩﻳﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ، ﻗﺪﺍﺳﺖ ﺣﺮﻳﻢ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺴﺎّﺱ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﻫﺘﻚ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻧﺸﺎﻥ، ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻰﺷﻤﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻭﻗﺖ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﻰﻧﻤﻮﺩﻧﺪ. (1)

 

1 ﺣﺠﺎﺏ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺯﻥ ﺻﻔﺤﻪ 118.
-داستان هایی از پوشش و حجاب

 

0

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

رئیس گروهی از دزدان، قافله ای را غارت نمود، در میان آنها شخصی بسته ای پارچه داشت که جمله بسم الله الرحمن الرحیم نوشته و روی آن گذاشته بود در بین تجار سابق برای محفوظ ماندن اموالشان از دست راهزنان این عمل مرسوم بود فورا به افرادش دستور داد که این اموال را به صاحبانش برگردانید، چونکه ما دزد اموال مردم هستیم نه دزد عقیده آنها، زیرا اگر به آن نوشته ترتیب اثر ندهیم آنها بی اعتقاد خواهند شد.
لازم به تذکر است که یکی از اساتید می گفت: سر کرده دزدان فوق الذکر فضیل عیاض بوده است. شاید به خاطر همین عمل بود که خداوند او را هدایت نمود و او توبه کرد و از عارفان گردید.(1)

1-  لطیفه ها و داستانها: ص 42

داستانهایی از بسم الله الرحمن الرحیم (جلد دوم)نویسنده: قاسم میرخلف زاده

 

 

پیامبر صلی الله علیه و آله :

 

 

قالَ اللّه‏ُ عَزَّ و َجَلَّ. اِذا قالَ العَبدُ: «بِسمِ اللّه‏ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» قالَ اللّه‏ُ ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ: بَدَاَ عَبدى بِاسمى، وَ حَقٌّ عَلَىَّ اَن اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِکَ لَهُ فى اَحوالِهِ؛
                     

 

خداوند می فرماید: «. هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم، خداى متعال مى‏گوید: بنده من با نام من آغاز کرد. بر من است که کارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، برکت دهم».

 

امالی(صدوق)ص 1774 - عیون اخبار الرضا ج 1، ص  300، ح 59

 

1

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

امام صادق علیه السلام فرمود:

مردی نزد حضرت عیسی رفت و گفت: یا روح الله من زنا کرده ام با اجرای حد الهی مرا پاک ساز.

حضرت دستور داد تا مردم برای تطهیر او حاضر شوند، چون مردم حاضر شدند گودالی کندند و مرد مقصر را در آن نهادند، حضرت عیسی فرمود: هر کس در ذمه اش حد الهی است نباید به این شخص حد بزند، مردم همه برگشتند بجز حضرت یحیی و حضرت عیسی علیه السلام.
حضرت یحیی نزد مرد مقصر رفت و گفت: مرا موعظه کن،

گفت: نفس خود را در بدست آوردن خواسته هایش آزاد مگذار که ترا هلاک می کند،

حضرت فرمود: باز هم بگو، گفت: هیچ گناهکاری را بر گناه او ملامت و سرزنش مکن.
مدرک: مجموعه ورام ص 239.

1
 

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

یکی از رفتارهای اشتباه مسلمین در دعا کردن این است، غالباً زمانی سراغ خداوند و درخواست از او می‌روند که غرق در مشکلات مادی و معنوی فراوانی شده‌اند و کمتر پیش می‌آید برای پیشرفت مسائل معنوی خود در زندگی، دعا کنند.

ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ غافر/60
مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم

مرحوم محمدتقی مجلسی، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی نقل می کند: شبی از شب‌ها، پس از فراغ از نماز شب و تهجد، حالتی برایم ایجاد شد که فهمیدم در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم اجابت خواهد نمود. فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه با صدای گریه محمدباقر در گهواره‌اش مواجه شدم و بی‌درنگ گفتم: پروردگارا! به‌حق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بی‌پایان موفق گردان.
به برکت دعای نیمه‌شب پدر و تلاش و استمرار، علامه محمدباقر مجلسی، خدمات ارزشمندی را به جهان اسلام عرضه نمود. علاوه بر درس و تربیت شاگردان بزرگ و صدور فتوا و مسئولیت‌های مهم مرجعیت و مسافرت‌های مکرّر برای جمع آوری آثار اهل بیت(ع)یکی از تألیفات او بحارالانوار است که حدود 110 جلد می‌باشد.1
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند 2

1. با اقتباس و ویراست از کتاب نماز خوبان
2. حافظ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖

0

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

توی بحبوحه عملیات یکدفعه تیربار ژسه از کار افتاد! گفتم: چی شد؟

پسر گفت: «شلیک نمی کنه. نمی دونم چرا؟»

وارسی کردیم، تیربار سالم بود. دیدیم انگشت سبابه پسر، قطع شده؛

تیرخورده بود و نفهمیده بود! با انگشت دیگرش شروع کرد تیراندازی کردن.

بعد از عملیات دیدیم ناراحته. انگشتش را باندپیچی کرده بود.

رفتیم بهش دلداری بدیم. گفتیم شاید غصّه انگشتشو می خوره؛

بهش گفتیم: بابا، بچه ها شهید می شن! یک بند انگشت که این حرف ها رو نداره!

گفت: «ناراحت انگشتم نیستم؛

از این ناراحتم که دیگه نمی تونم درست تیراندازی کنم!»

 

کتاب نوجوان / مجموعه آسمان مال آن هاست

 

0

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺁﻳﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻠﺎﻋﻠﻰ ﻛِﻨﻰ ﺑﻪ ﻧﺎﺻﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺷﻨﻴﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻤﺖ ﺑﻪ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺑﺮﻭﻯ ﺁﻧﻬﻢ ﺑﻰ ﺣﺠﺎﺏ! ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﻳﻢ: ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻤﺖ ﺑﻪ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺑﺮﻭﻯ، ﺩﺭ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺧﺎﻧﻤﺖ ﺭﺍ.
ﺿﻤﻨﺎً ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﻳﺮﻯ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻟﺎ ﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺑﺪﻫﺪ. ﻧﺎﺻﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ، ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺑﺮﻛﻨﺎﺭ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﺎﻧﻤﺶ ﺑﻪ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺭﻓﺖ.


خاطرات ایت الله محسن قرائتی

 

1

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

ﺭﻭﺯﻯ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﻯ ﮔﺮﻡ ﻣﺪﻳﻨﻪ، ﺯﻧﻰ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﻳﺒﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺭﻭﺳﺮﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﮔﺮﺩﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﻭ ﺑﻨﺎ ﮔﻮﺷﺶ ﭘﻴﺪﺍ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﻛﻮﭼﻪ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ.
ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ)ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﻰ ﺁﻣﺪ. ﺁﻥ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺯﻳﺒﺎ ﺳﺨﺖ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﻏﺮﻕ ﺗﻤﺎﺷﺎﻯ ﺁﻥ ﺯﻳﺒﺎ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻓﻴﺎﻧﺶ ﻏﺎﻓﻞ ﮔﺸﺖ ﻭ ﺟﻠﻮ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﻰ ﻛﺮﺩ.
ﺁﻥ ﺯﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﻮﭼﻪ ﺍﻯ ﺷﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ. ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺭﻓﺖ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻳﺎ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﺠﺮﻭﺡ ﺳﺎﺧﺖ، ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺟﺎﺭﻯ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﺑﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻛﺮﻡ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻋﺮﺽ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺁﻳﻪ ﻣﺒﺎﺭﻛﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: ((ﺍﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ! ﺑﻪ ﻣﺆ ﻣﻨﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﻫﺎﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﻋﻮﺭﺗﻬﺎﺷﺎﻧﺮﺍ ﻧﮕﺎﻫﺪﺍﺭﻧﺪ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ - ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ - ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﮕﻮ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﻫﺎﺷﺎﻧﺮﺍ ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﻋﻮﺭﺗﻬﺎﺷﺎﻧﺮﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺯﻳﻮﺭ ﻭ ﺯﻳﻨﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ - ﻣﮕﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺁﻣﺪ - ﻇﺎﻫﺮ ﻧﺴﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﺳﺮﻳﻬﺎ ﻭ ﻣﻘﻨﻌﻪ ﻫﺎﺷﺎﻧﺮﺍ ﺑﺮ ﮔﺮﻳﺒﺎﻧﻬﺎﺷﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﭘﻴﺮﺍﻳﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻇﺎﻫﺮ ﻧﺴﺎﺯﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﭘﺪﺭﺍﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﻣﻤﻠﻮﻛﺎﻥ، ﻳﺎ ﺩﻳﻮﺍﻧﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻠﻪ، ﻳﺎ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻏﻴﺮ ﻣﻤﻴّﺰ))(1)


1-ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺣﺠﺎﺏ، ﺻﺤﻔﻪ 138 - 137
داستان های استاد مرتضی مطهری

 

  امام على علیه السّلام فرموده اند:

پوشیده و محفوظ داشتن زن مایه آسایش بیشتر و دوام زیبایى اوست 

غرر الحکم(5820)

0

 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

 

ﭼﻮﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺻﻠﺢ ﻛﺮﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺷﺪﻧﺪ، ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺻﻠﺢ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻴﺪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ، ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﻴﺘﺎﺑﺪ ﻭ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ.
ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻣﻦ ﺳﻴﺪ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻬﺸﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺑﻠﻰ ﻣﻴﺪﺍﻧﻴﻢ
ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺧﻀﺮ ﻛﺸﺘﻰ ﺭﺍ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﻣﺮﻣﺖ ﻧﻤﻮﺩ، ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻛﺸﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺸﻢ ﻭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ؟ ﭼﻮﻥ ﺣﻜﻤﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﺴﺖ، ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻴﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭﻫﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺣﻜﻤﺖ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ.
ﻣﮕﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭﮔﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﺑﻴﻌﺘﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﻃﺎﻏﻴﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﮕﺮ ﻗﺎﺋﻤﻰ ﻛﻪ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻴﺴﻰ ﺑﻦ ﻣﺮﻳﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪ، ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻟﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺨﻔﻰ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ، ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻇﻬﻮﺭﺵ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺴﻰ ﺩﺭ ﺫﻣﻪ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﺍﻭ ﻧﻬﻤﻴﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺳﻴﺪﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺪﺭﻙ: ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﺎﺣﺘﺠﺎﺝ ﺝ 2 ﺹ 9

 

0

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

کی از خصوصیات حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی ستوده، تقوای چشم بود. اگر چشم ایشان در خیابان به نامحرم می‌افتاد، فوراً چشم خود را بسته، به جهت دیگری روی می‌گرداند.
خود ایشان بیان می‌کرد: اگر برای من حتی در خواب هم، چنین منظره‌ای پیش بیاید، در آنجا هم همین رفتار را دارم و چشم‌هایم را می‌بندم.
وی این مطلب را بر یک مطلب کلامی شاهد می‌گرفت که در عالم برزخ می‌گویند انسان صفاتش را همراهش دارد و خواب نمودی از برزخ است. می‌گفت: انسان هر ملکه‌ای که در بیداری دارد، در خواب هم همان حالت را دارد و در برزخ هم همین طور است.
همسرشان نقل می‌کرد: یک بار کاری با ایشان داشتم و به مسجد رفتم و منتظر شدم تا ایشان از مسجد بیرون بیاید و آن کار را به ایشان بگویم.
همان طور که کنار ایستاده بودم و ایشان بیرون می‌آمد، گفت: همشیره! فرمایشی داشتید؟
اصلاً نگاه نمی‌کرد ببیند چه کسی است که من را بشناسد و همان طور که سرشان پایین بود، از من سؤال کرد.

 

منبع: قنبری، محمد، یادمان آیت الله حاج شیخ محمد تقی ستوده، ص56